قصبۀ مرکز بخش نی ریز از شهرستان فسا ویکی از قصبات قدیمی فارس است. مسجد جامع نیریز در 362 ه. ق. بنا گردیده و در 560 ه. ق. تعمیر و طاق بزرگ مسجد در زمان سلاطین صفوی بنا شده. این قصبه در 108هزارگزی شمال شرقی فسا و 288هزارگزی شرق شیراز واقع و از لحاظ موقعیت دارای اهمیت خاصی است. مختصات جغرافیایی آن عبارتند از: طول 54 درجه و 20 دقیقه از گرینویچ، عرض 29 درجه و 20 دقیقه و ارتفاع از سطح دریا 1587 گز. هوای قصبه معتدل بالنسبه گرم و آب مشروب آن از قنات و چاه است. شغل اهالی تجارت و کسب و باغبانی و صنعت دستی قالی بافی است. سکنۀ نیریز بالغ بر 15391 نفر می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
قصبۀ مرکز بخش نی ریز از شهرستان فسا ویکی از قصبات قدیمی فارس است. مسجد جامع نیریز در 362 هَ. ق. بنا گردیده و در 560 هَ. ق. تعمیر و طاق بزرگ مسجد در زمان سلاطین صفوی بنا شده. این قصبه در 108هزارگزی شمال شرقی فسا و 288هزارگزی شرق شیراز واقع و از لحاظ موقعیت دارای اهمیت خاصی است. مختصات جغرافیایی آن عبارتند از: طول 54 درجه و 20 دقیقه از گرینویچ، عرض 29 درجه و 20 دقیقه و ارتفاع از سطح دریا 1587 گز. هوای قصبه معتدل بالنسبه گرم و آب مشروب آن از قنات و چاه است. شغل اهالی تجارت و کسب و باغبانی و صنعت دستی قالی بافی است. سکنۀ نیریز بالغ بر 15391 نفر می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
رشته یا طوقی به جواهر یا سکه های زر که زنان آویزند و تا سینه ممتد باشد. گردن بندی فراخ که بر روی سینه افتد و بر آن جواهرو زینتهای دیگر آویخته است. (یادداشت بخط مؤلف)
رشته یا طوقی به جواهر یا سکه های زر که زنان آویزند و تا سینه ممتد باشد. گردن بندی فراخ که بر روی سینه افتد و بر آن جواهرو زینتهای دیگر آویخته است. (یادداشت بخط مؤلف)
بدبخت. بی طالع. محروم. (ناظم الاطباء) : چنین پنداشت فرهاد سیه روز که او را بود خواهد نیک آن روز. نظامی. مجنون ز گزاف این سیه روز برزد زدل آتشی جگرسوز. نظامی. ، مظلوم. ستمکش، دلتنگ و حزین. (ناظم الاطباء). رجوع به سیاه روز شود
بدبخت. بی طالع. محروم. (ناظم الاطباء) : چنین پنداشت فرهاد سیه روز که او را بود خواهد نیک آن روز. نظامی. مجنون ز گزاف این سیه روز برزد زدل آتشی جگرسوز. نظامی. ، مظلوم. ستمکش، دلتنگ و حزین. (ناظم الاطباء). رجوع به سیاه روز شود
ابری که مانند سیل آب میریزد. (ناظم الاطباء). آنچه مانند سیل آب ریزد. بسیارآب: سگ دیوانه پاسبانم شد خوابم از چشم سیل ران برخاست. خاقانی. طوفان شود آشکار کز خون شمشیر تو سیل ران ببینم. خاقانی. در ماتم تو گشت مرا چشم سیل ران مانند دیدۀ گهر و چشمۀسنان. درویش واله هروی (از آنندراج)
ابری که مانند سیل آب میریزد. (ناظم الاطباء). آنچه مانند سیل آب ریزد. بسیارآب: سگ دیوانه پاسبانم شد خوابم از چشم سیل ران برخاست. خاقانی. طوفان شود آشکار کز خون شمشیر تو سیل ران ببینم. خاقانی. در ماتم تو گشت مرا چشم سیل ران مانند دیدۀ گهر و چشمۀسنان. درویش واله هروی (از آنندراج)
جایی که سیل ازآن حرکت کند. (از فرهنگ فارسی معین). جایی که سیل از آن خیزد. آنجا که سیل از آن روان شود: تا بدامن ننشیند ز نسیمش گردی سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست. حافظ. ز سیل خیز فنا ایمن است قصر بقات چنانکه حصن فلکها ز صدمت پلکن. شمس فخری (از آنندراج)
جایی که سیل ازآن حرکت کند. (از فرهنگ فارسی معین). جایی که سیل از آن خیزد. آنجا که سیل از آن روان شود: تا بدامن ننشیند ز نسیمش گردی سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست. حافظ. ز سیل خیز فنا ایمن است قصر بقات چنانکه حصن فلکها ز صدمت پلکن. شمس فخری (از آنندراج)